وب نوشت طارق نادری

۸۸ مطلب با موضوع «بخش مطالب» ثبت شده است

در میان مردم این سخن مشهور است که «عمل به احادیث ضعیف در فضائل اعمال، جایز است» و بر مبنای این سخن، همه احادیثی که نزد آنها صحیح نیست را قبول می‏کنند و بدین وسیله، مطالبی را داخل دین می‏کنند که هرگز دارای اصل ثابت و مشهوری نیست.

این عبارت در واقع بازتاب سخن سه تن از مشهورترین ائمه حدیث، یعنی احمد بن حنبل، عبدالرحمن بن مهدی و عبدالله بن مبارک است که از ایشان نقل شده است: «ما در روایات حلال و حرام، سخت گیریم و در روایات فضائل سهل گیر» اما سخن این بزرگان به طور صحیح فهمیده نشده است؛

  • طارق نادری
وإخــوَانٍ حسِبتهُمُ دُرُوعــــاً ... فکانوها ولـکنْ للأَعَــــــــــادِی
وخلــــتُهُمُ سِــهاماً صائِباتٍ ... فکانوها ولکنْ فـــــــی فُؤادِی
و قالوا قد صَفَتْ منَّا قُلـــوبٌ ... لقدْ صَدَقوا ولکـــنْ من ودَادِی
و قالوا قدْ سَعینَا کلّ سَعْیٍ ... لقدْ صَدَقوا ولکنْ فی فَسادِی

چه بسا برادرانی که آنان را همچون سپری می‏دانستم؛ سپر هم بودند، اما برای دشمنانم! ؛ آنان را تیرهای بی‏خطایی می‏دانستم؛ تیر هم بودند، اما (تیری) در قلب من! ؛ گفتند دلهایمان پاک شده است، راست گفتند اما (پاک) از دوستی من! ؛ گفتند تمام سعی خود را کردیم؛ راست گفتند اما (سعی) در تباهی من ...!
  • طارق نادری
عَنْ أَبِی قَتَادَةَ الأَنْصَارِیِّ رضی الله عنه، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم کَانَ یُصَلِّی وَهْوَ حَامِلٌ أُمَامَةَ بِنْتَ زَیْنَبَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم وَلأَبِی الْعَاصِ بْنِ رَبِیعَةَ بْنِ عَبْدِ شَمْسٍ فَإِذَا سَجَدَ وَضَعَهَا ، وَإِذَا قَامَ حَمَلَهَا. (متفق علیه - بخاری 516 و مسلم 542)
ابو قتاده انصاری نقل میکند که پیامبر –صلی الله علیه سلم- در حال نماز امامه دختر زینب دختر پیامبر –صلی الله علیه سلم- که پدرش ابو العاص بن ربیعه بن عبد شمس بود را در بغل داشت، هرگاه به سجده میرفت امامه را بر زمین میگذاشت و هرگاه بلند میشد دوباره او را بغل میگرفت.
همچنین:
  • طارق نادری
کسی که دست به اعمال تخریبی و خرابکارانه علیه اسلام میزند، می بایست «یک قهرمان» باشد تا پیوسته در سایه ی «قهرمان بودن» کارهای خرابکارانه انجام دهد!
کمال آتاتورک، جمال عبدالناصر، احمد بن بیلا و دهها نفر دیگر از این «قهرمانان» بودند که هر کدام به شیوه ای با اسلام مبارزه کردند، میباست همگی آنها در زمان اقدام برای مبارزه با اسلام، «قهرمانانی» میبودند و گرنه بازی پشت پرده ی آنها آشکار میشد و مزدوریشان برای دشمنان اسلام، امثال صلیبیها و یهودیان، نزد امت اسلام برملا میگشت.

برگرفته از کتاب: آزادی زن / اثر: استاد محمد قطب - مترجم: خداداد مطاعی پور
  • طارق نادری
اساس دین اسلام اول قرآن و کلام خداست که برای ساختن الگوهای «مسلمان بودن» و نشر و تبلیغ دین اسلام قبل از هر چیز باید در تمام شهرها و روستاها جلسات تفسیر قرآن را دایر نمود. اساس دوم دین اسلام احادیث صحیح و فرموده‌های پیامبر خداست که برای نشان دادن تجسمی از واقعیت دین اسلام و ساختن الگوی مسلمان واقعی و نشر و تبلیغ حقایق اسلام در تمام شهرها و روستاها باید به موازات درس تفسیر قرآن جلسات درس حدیث را نیز دایر کرد و بقیة علوم دینی را در کنار درس تفسیر و درس حدیث و فقط بخاطر پیشرفت و تنها بعنوان وسیله تقویت آنها تدریس و تدرس نمود، چرا که علت پیشرفت سریع اسلام در قرون و اعصار نخستین و توسعة آن در قاره‌ها جز رعایت این نظم و ترتیب طبیعی چیز دیگری نبود. همچنانکه علت رکود و انجماد اسلام و سبب انحطاط مسلمین جز بهم زدن این نظم طبیعی و منحل کردن جلسات درس تفسیر قرآن و جلسات درس حدیث و در مقابل آن همه اهتمام به مقدمات و وسایل و سالها و سالها خواندن درس نحو و صرف و بلاغه و منطق و کلام و غیره چیز دیگری نبوده و نیست.
  • طارق نادری
چون در عصر ما برای روایت حدیث جز وِجاده1 طریق دیگری وجود ندارد، واجب است در نقل هر حدیثی شرایط الزامی این طریق بدرستی رعایت شود یکی از این شرایط این است که خودش شخصاً این حدیث را در یکی از کتابهای احادیث صحیحه معروف (مانند صحاح سته) دیده باشد یا این حدیث را در کتاب معتبری دیده باشد که صاحب این کتاب این حدیث رااز کتابهای معروف احادیث صحیحه نقل کرده باشد. دوم اینکه در حال روایت حدیث باید تصریح کند که این حدیث را در فلان کتاب حدیث صحیح یا در فلان کتاب معتبر که از کتاب صحیح فلان نقل کرده است دیده‌ام، سپس متن حدیث را بدون تغییر نقل کند.

برگرفته از کتاب: کلید حدیث شناسی / اثر: استاد عبدالله احمدیان

____________________________
1. وجادة مصدری است جعلی و مولّد از وَجَدَ که فقط محدثین آن را بکار برده‌اند و به معنی دریافت علم از اوراق و برگها بدون شنیدن و اجازه و مناوله می‌باشد. به این صورت که شخصی حدیثی را بخط شیخی می‌بیند که او آن شیخ را ملاقات کرده و خط او را بخوبی می‌شناسد یا اینکه آن شیخ را ملاقات نکرده اما از روی دلایلی مطمئن است که این خط از همان شیخ است و همچنین در کتابهای مشهور که نسبت آنها به مؤلفین آنها جای بحث نیست احادیثی را دیده است. (کلید حدیث شناسی / استاد عبدالله احمدیان)
  • طارق نادری
«... وَمَن یَتَّقِ اللَّـهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ﴿٢﴾ وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ...» (طلاق /2و3)
... هر کس هم از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، خدا راه نجات (از هر تنگنائی) را برای او فراهم می‌سازد. (۲) و به او از جائی که تصوّرش نمی‌کند روزی می‌رساند ...
«... وَمَن یَتَّقِ اللَّـهَ یَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا» (طلاق/4)
... هر کس که از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، خدا کار و بارش را ساده و آسان می‌سازد.
«... وَمَن یَتَّقِ اللَّـهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا» (طلاق/5)
... هر کس که از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، بدیها و گناهان او را محو کرده و می‌زداید، و پاداش وی را بزرگ می‌نماید.

هر کس پرهیزگاری کند ...
  • طارق نادری
عمر بن خطاب روی منبر رفت و گفت: ای مردم بشنوید و اطاعت کنید!
سلمان به او گفت: امروز از تو نمی شنویم و اطاعت نمی کنیم!
عمر گفت: برای چه؟
گفت: تا این که برایمان روشن کنی که این پارچه ای که از آن شلوار دوخته ای از کجا آورده ای در حالی که تو بلند قامتی و یک سهم از پارچه که دیگر مسلمانان نیز به اندازه آن برده اند برای تو کافی نیست!
عمر پسرش عبدالله را صدا زد و به او گفت: تو را به خدا سوگند میدهم آیا این پارچه که از آن شلوار دوخته ام پارچه توست؟
عبدالله گفت: بله، پارچه من است آن را به پدرم دادم تا از آن شلوار بدوزد، زیرا او بلند قد است و سهم پارچه خودش برای او کافی نبود!
سلمان گفت: حال که چنین است امر کن! می شنویم و اطاعت می کنیم!

___________________
در این واقعه نکاتی وجود دارد که دو مورد از آن ها عبارتند از:
1. عمر با وجود این که امیر المؤمنین بود، متواضعانه برای دفاع از خود دلیل ارائه می کند.
2. سلمان در کمال اعتماد به نفس امیر المؤمنین را بازخواست می کند و از سرزنش دیگران هراس ندارد.
آری اینان همانهایی هستند که در مدرسه نبوی تعلیم یافته اند!
راستی اگر چنین موقعیتی در زمان ما رخ دهد چه خواهد شد؟! آیا سلمان جرأت اعتراض دارد؟ آیا عمر مواضعانه و بدون توسل به زور خود را تبرئه می کند؟ اگر سلمان اعتراض کند و عمر هم متواضعانه خود را تبرئه کند آنگاه سلمان از سرزنش ها و سخنان مردم در امان خواهد ماند؟
  • طارق نادری
«یکی دیگر از مقتضیات «لا اله الا الله» در آن زمان (عصر پیامبر -صلی الله علیه و سلم-) و در هر زمانی دیگر، برادری در راه خدا و حب و بغض و ولاء و براء بخاطر اوست، این ها همه به نسبت جامعه عربی آن زمان و هر جامعه جاهلی جدید و قدیم اموری است که با عرف محیط مغایرت دارد.
در جاهلیت عربی آن زمان رایطه خونی، رابطه ای ثابت و محکم بود و روابط دیگر یا منقطع و ضعیف بود یا اصلا رابطه ای وجود نداشت و در جاهلیتهای جدید رابطه قومیت و ملیت جایگزین رابطه خونی محدود آن زمان شده است که جاهلیت جدید به آن افتخار میکند، دقیقاً به همان صورتی که جاهلیت عربی به رابطه خونی تعصب میورزید و افتخار میکرد. اختلاف فقط در دامنه و وسعت این روابط است نه در ذات آن.»

برگرفته از: 
کتاب: چگونگی دعوت به اسلام
مؤلف: متفکر معاصر محمد قطب
مترجمین: مهدی مصطفایی و آیت حق دوست
انتشارات: آراس
  • طارق نادری
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّـهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (مائده / 8)
ترجمه: «ای مؤمنان! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که (با ایشان) دادگری نکنید. دادگری کنید که دادگری (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر (و کوتاه‌ترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا) است. از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید.»

____________
شاید اگر مردم به این آیه عمل میکردند بسیاری از انتقادات نا به جا و بسیاری از کینه های نا به جا به وجود نمی آمد!
  • طارق نادری