وب نوشت طارق نادری

هر کس را بر اساس شأن خود صدا بزنید!

سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۴۸ ب.ظ
ماجرا از روزهای اول سال سوم دبیرستان شروع شد!
زنگ دین و زندگی بود؛ آن معلم آمد، آن معلم با دفتر حضور و غیاب آمد!
هنگام معارفه، پرسید: تو کلاس ماموستا هست؟!
یک هو جمعی از دوستان به من نگاه کردند و گفتند این ماموستاست!! من هم که اولین بار بود اینطوری نامگذاری میشدم! کلاً هنگ کردم! و با لبخندی ملیح ماجرا را نادیده گرفتم!
روزها گذشت و دیگه عادی شده بود که بهم بگن ماموستا، تا این که یک روز ...
یکی از دوستان گفت: راستی تو میتونی فتوا بدی؟!
منم که اول فکر کردم شوخی میکنه فقط خندیدم! 
گفت: جدی میگم چرا میخندی؟!
منم گفتم: برو بابا چی میگی؟ من که درس دینی نخوندم
جالب این بود که ایشون اظهارات بنده رو به شدت تکذیب میکردند! و می‏گفت: بخدا میتونی ولی به روی خودت نمیاری!!
خلاصه کلی قسم و قرآن خوردم که نمیتونم ولی فکر کنم آخر سر هم باور نکرد! شاید پیش خودش فکر کرده بود که این شایعه رو آمریکا و اسرائیل برای تخریب شخصیت من انداختن!!
به هر حال از اون موقع تا حالا اجازه نمیدم کسی به غیر از نام خودم صدام بزنه!!

طارق نادری
سه شنبه - ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
  • طارق نادری

نظرات (۱)

  • عبدالرحمن محمدی
  • هههه خاطره ی مشابهی داریم منم همیشه تو مدرسه و کتابخونه و بین دوستام بهم میگن ماموستا 
    البته من مثل شما زیاد مخالف نبودم ولی خوب منم فتوا نمیدم ههههه
    پاسخ:
    من بیشتر به این خاطر نمیخوام بهم بگن ماموستا چون الکی انتظارات مردم رو بالا میبره! مثل همین دوستم که انتظار داشت فتوا صادر کنم! و از طرفی هم میترسم کم کم مغرور بشم، شیطانه دیگه یک هو دیدی رفت تو جلدم!! :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی