بیم و امیدِ وزیر از بخشش و عقوبت سلطان
سه شنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۴۵ ب.ظ
یکی از وزرا پیش ذوالنون مصری رفت و همت خواست که روز و شب بخدمت سلطان مشغول میباشم و بخیرش امیدوار و از عقوبتش ترسان. ذوالنون بگریست و گفت اگر من خدای عز و جل را چنان پرستیدمی که تو سلطان را، از جمله صادقان بودمی.
گر نبودی امید راحت و رنج ... پای درویش بر فلک بودی
گر وزیر از خدا بترسیدی ... همچنان کَز ملِک، مَلَک بودی(1)
(گلستان سعدی / باب اول)
_________________
(1) معنی بیت چنین است: اگر وزیر چنان که از پادشاه (ملِک) میترسد از خدا میترسید، فرشته (مَلَک) بود!
- ۹۲/۰۵/۲۲