وب نوشت طارق نادری

خود را در معرض خطر قرار دادن!

دوشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۰۹ ب.ظ

یکی از بندگان عمرو لیث گریخته بود کسان در عقوبتش رفتند و باز آوردند وزیر را با وی غرضی بود اشارت به کشتنش کرد تا دیگر بندگان چنین فعل نیارند، بنده سر پیش عمرو لیث بر زمین نهاد و گفت:

هر چه رود بر سرم چون تو پسندی رواست ... بنده چه دعوی کن حکم خداوند راست

لیکن بموجب آنکه پرورده ی نعمت این خاندانم نخواهم که در قیامت بخون من گرفتار آیی اجازت فرمای تا وزیر را بکشم پس آنگه بقصاص او بفرمای خون من ریختن تا به حق کشته باشی، ملک را خنده گرفت وزیر را گفت چگونه مصلحت میبینی، وزیر گفت ای خداوند(1) جهان مصلحت آن می بینم که از بهر خدا و صدقه ی گور پدر او را آزاد کنی تا مرا نیز در بلائی نیفکند، گناه از من است و قول حکیمان معتبر که گفته اند:

چو کردی با کلوخ انداز پیکار ... سر خود را بنادانی شکستی

چو تیر انداختی بر روی دشمن ... چنان دان کاندر آماجش نشستی

 _________________

(1) خداوند: صاحب، مالک، پادشاه

  • طارق نادری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی