انتقاد علامه عبدالله احمدیان از منهج درسی مدارس دینی
سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۰۳ ب.ظ
اساس دین اسلام اول قرآن و کلام خداست که برای ساختن الگوهای «مسلمان بودن» و نشر و تبلیغ دین اسلام قبل از هر چیز باید در تمام شهرها و روستاها جلسات تفسیر قرآن را دایر نمود. اساس دوم دین اسلام احادیث صحیح و فرمودههای پیامبر خداست که برای نشان دادن تجسمی از واقعیت دین اسلام و ساختن الگوی مسلمان واقعی و نشر و تبلیغ حقایق اسلام در تمام شهرها و روستاها باید به موازات درس تفسیر قرآن جلسات درس حدیث را نیز دایر کرد و بقیة علوم دینی را در کنار درس تفسیر و درس حدیث و فقط بخاطر پیشرفت و تنها بعنوان وسیله تقویت آنها تدریس و تدرس نمود، چرا که علت پیشرفت سریع اسلام در قرون و اعصار نخستین و توسعة آن در قارهها جز رعایت این نظم و ترتیب طبیعی چیز دیگری نبود. همچنانکه علت رکود و انجماد اسلام و سبب انحطاط مسلمین جز بهم زدن این نظم طبیعی و منحل کردن جلسات درس تفسیر قرآن و جلسات درس حدیث و در مقابل آن همه اهتمام به مقدمات و وسایل و سالها و سالها خواندن درس نحو و صرف و بلاغه و منطق و کلام و غیره چیز دیگری نبوده و نیست.
چقدر رنجآور است و چقدر دردناک است که با وجود اتفاق همه مسلمانان بر اینکه اساس دین اسلام قرآن خدا و حدیث پیامبر –صلی الله علیه و سلم- است و همة علومی که عنوان علوم دینی را دارند جز مقدمات و وسیلههایی برای فهم و درک اسلام چیز دیگری نیستند، با این حال قرنهاست که حاصل کوشش مسلمانان و تلاش طلبهها در حجرهها تنها دریافت مقدّمات و یادگرفتن وسیلهها بدون استفادة عملی از آنها میباشد. تمام متون علوم دینی را با شرحهای مطول و حتی با حاشیههای مفصل میخوانند و از هر علمی صدها قاعده و قانون را حفظ میکنند و در توضیح و تجزیه و تحلیل قوانین این علمها چقدر بحث و مذاکره میکنند و برای یافتن فلسفة یک قاعده به همة حاشیهها و به همة گوشهها میشتابند اما در تمام دوران تحصیل آنها، حتی یک فقره هم جلسة درس حدیث تشکیل نمیگردد. همچنانکه تشکیل جلسات تفسیر قرآن نیز جزو برنامة تحصیلات آنها بشمار نمیآید و بالاخره در حدود ده پانزده سال تحصیلات علوم دینی فقط به اندوختن وسایل و مقدمات، بدون استعمال آنها و بدون استفادة عملی از آنها مشغول میشوند و بعد از پایان تحصیلات و و تشکیل جلسات تدریس در مدارس باز همین وسایل و همین مقدمات مجدداً تدریس و تدرس میگردد و بالاخره اساس کار و هدف اصلی از تحصیلات علوم دینی باز فراموش میگردد. کار آنها به کار نجّارانی میماند که عمری را در پیدا کردن تیشه و ارّهای گوناگون و رندههای مختلف و گونیا و خطکش و غیره صرف مینمایند و بدون اینکه یک بار در و پنجره و صندلی و وسایل منزل را بوسیلة آنها بسازند، همین وسایل را به شخص دیگری منتقل میکنند تا او هم بدون استفادة عملی از آنها به دیگری منتقل نماید. البته نفس این عمل یعنی حفظ و بقای این وسایل و انتقال آنها به آیندگان خود عملی است بسیار مهم و همچنانکه در نظر مسلمانان شایان تقدیر و تحسین است در بارگاه خدا نیز شایان اجر جزیل است و از فواید مهم آن این است که نسلهای آینده میتوانند با دسترسی به همین وسایل کاری را که پیشینیان انجام ندادهاند آنها انجام دهند و با تشکیل جلسات درس تفسیر و جلسات درس حدیث در تمام مراکز تدریس علوم دینی و ایجاد شخصیتهایی که از حیث ایمان و آگاهی و صلابت و تقوی و ایثار و فداکاری، تجسمی از واقعیت دین اسلام و الگوی مسلمانان واقعی در عصر اصحاب و تابعین باشند، دین اسلام را از رکود و انجماد نجات داده و چنان حرکت و نهضتی در آن بوجود آورند که نه تنها در برابر سیل فسادگرایی غرب و صرصر سموم خانمانسوز شرق مقاومت داشته باشند، بلکه محیط زندگی جوامع بشری را از تهاجم همة فسادگراییها و سموم همة مادیگراییها پاک نمایند.
و این آرزویی است که ما فعلاً آنرا فقط در خواب میبینیم! زیرا کشورهای اسلامی اکثراً در خوابند و دشمنان اسلام و مسلمین بیدارند و برای هر چه بیشتر خوابانیدن آنها دست بدست هم داده و شب و روز در تلاش هستند. ولی آیا این شب چقدر دراز و این خواب چقدر سنگین است؟ و آیا سحرگاه بیداری مسلمانان و آغاز نهضت و حرکت اسلام در جهت بوسعت قارهها نزدیک نیست؟ ألیس الصّبح بقریب؟ در آینده پاسخ این سؤالها معلوم میشود.
برگرفته از کتاب: کلید حدیث شناسی / اثر: استاد عبدالله احمدیان
چقدر رنجآور است و چقدر دردناک است که با وجود اتفاق همه مسلمانان بر اینکه اساس دین اسلام قرآن خدا و حدیث پیامبر –صلی الله علیه و سلم- است و همة علومی که عنوان علوم دینی را دارند جز مقدمات و وسیلههایی برای فهم و درک اسلام چیز دیگری نیستند، با این حال قرنهاست که حاصل کوشش مسلمانان و تلاش طلبهها در حجرهها تنها دریافت مقدّمات و یادگرفتن وسیلهها بدون استفادة عملی از آنها میباشد. تمام متون علوم دینی را با شرحهای مطول و حتی با حاشیههای مفصل میخوانند و از هر علمی صدها قاعده و قانون را حفظ میکنند و در توضیح و تجزیه و تحلیل قوانین این علمها چقدر بحث و مذاکره میکنند و برای یافتن فلسفة یک قاعده به همة حاشیهها و به همة گوشهها میشتابند اما در تمام دوران تحصیل آنها، حتی یک فقره هم جلسة درس حدیث تشکیل نمیگردد. همچنانکه تشکیل جلسات تفسیر قرآن نیز جزو برنامة تحصیلات آنها بشمار نمیآید و بالاخره در حدود ده پانزده سال تحصیلات علوم دینی فقط به اندوختن وسایل و مقدمات، بدون استعمال آنها و بدون استفادة عملی از آنها مشغول میشوند و بعد از پایان تحصیلات و و تشکیل جلسات تدریس در مدارس باز همین وسایل و همین مقدمات مجدداً تدریس و تدرس میگردد و بالاخره اساس کار و هدف اصلی از تحصیلات علوم دینی باز فراموش میگردد. کار آنها به کار نجّارانی میماند که عمری را در پیدا کردن تیشه و ارّهای گوناگون و رندههای مختلف و گونیا و خطکش و غیره صرف مینمایند و بدون اینکه یک بار در و پنجره و صندلی و وسایل منزل را بوسیلة آنها بسازند، همین وسایل را به شخص دیگری منتقل میکنند تا او هم بدون استفادة عملی از آنها به دیگری منتقل نماید. البته نفس این عمل یعنی حفظ و بقای این وسایل و انتقال آنها به آیندگان خود عملی است بسیار مهم و همچنانکه در نظر مسلمانان شایان تقدیر و تحسین است در بارگاه خدا نیز شایان اجر جزیل است و از فواید مهم آن این است که نسلهای آینده میتوانند با دسترسی به همین وسایل کاری را که پیشینیان انجام ندادهاند آنها انجام دهند و با تشکیل جلسات درس تفسیر و جلسات درس حدیث در تمام مراکز تدریس علوم دینی و ایجاد شخصیتهایی که از حیث ایمان و آگاهی و صلابت و تقوی و ایثار و فداکاری، تجسمی از واقعیت دین اسلام و الگوی مسلمانان واقعی در عصر اصحاب و تابعین باشند، دین اسلام را از رکود و انجماد نجات داده و چنان حرکت و نهضتی در آن بوجود آورند که نه تنها در برابر سیل فسادگرایی غرب و صرصر سموم خانمانسوز شرق مقاومت داشته باشند، بلکه محیط زندگی جوامع بشری را از تهاجم همة فسادگراییها و سموم همة مادیگراییها پاک نمایند.
و این آرزویی است که ما فعلاً آنرا فقط در خواب میبینیم! زیرا کشورهای اسلامی اکثراً در خوابند و دشمنان اسلام و مسلمین بیدارند و برای هر چه بیشتر خوابانیدن آنها دست بدست هم داده و شب و روز در تلاش هستند. ولی آیا این شب چقدر دراز و این خواب چقدر سنگین است؟ و آیا سحرگاه بیداری مسلمانان و آغاز نهضت و حرکت اسلام در جهت بوسعت قارهها نزدیک نیست؟ ألیس الصّبح بقریب؟ در آینده پاسخ این سؤالها معلوم میشود.
برگرفته از کتاب: کلید حدیث شناسی / اثر: استاد عبدالله احمدیان
- ۹۴/۰۵/۰۶